سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله

هوا بارونی و تازه بود،چیکه چیکه و نم نم داشت می بارید ؛خواب صبح هنوز از سرم نپریده بود، اگه کلاس,کلاس مهمی نبود حتما میخوابیدم....

 بیرونُ نگاه میکردم و همینجور به گزارشی که از رادیو پخش میشد گوش میدادم،در مورد قرصهای روان گردان و وارد کننده هاش بود ....راننده هر از چند گاهی زیر لبش میگفت : خدا لعنتشون کنه....

برای من بیشتر جنبه ی تبلیغاتی داشت ،نمی دونم چرا ولی باورم نمی شد چیزایی که گزارشگر داشت میگفت واقعی باشه...آخر گزارش در مورد مریضهای روان گردانی و مشکلاتش صحبت کرد و با جمله ای شبیه به این؛ گزارششو تموم کرد: پخش کننده های مواد روان گردان بیراه نمیگویند ؛روان گردان ها آدم را معتاد نمی کند ،بلکه دیوانه میکند ، پس مصرف کنید ،پرواز کنید و به یکباره سقوط کنید ....... و سپس دنبال درمان بگردید ..چیزی که هنوز برایش راه قطعی وجود ندارد!!

 یک چهار راه بیشتر نمونده بود تا یونی ، پشت چراغ قرمز ایستاده بودیم ؛کرایه ی متعارف رو آماده کردم و دستم بود  و همچنان داشتم به عصر که خواهم خوابید فکر میکردم:دی ...تو حال خودم بودم که یهو دیدم  راننده زد زیر گریه،یه گریه ی بلند...از اون گریه هایی که دل آدم میگیره.... اولش جاخوردم و یکمم ترسیدم ..سعی کرد صداشو خفه کنه و دستشو برد سمت دهانش و نفسشو خورد..اما طاقت نیاورد و دوباره صداش بلند شد... اصلا نمی دونستم باید چیکار کنم..نمی دونم اون چه حسی داشت که جلوی یه دختر غریبه که جای نوه اش بود بغضش شکسته بود ....ولی واسه من خیلی سنگین بود...بیرون نگاه میکردم که راحت باشه و خجالت نکشه،اما تو دلم دعا میکردم حالش خوب شه... 

 جلوی یونی نگه داشت ؛وقتی می خواستم پیاده شم گفتم : انشاالله مشکلتون حل میشه حاج اقا..

 گفت : با این چیزایی که  این (به رادیو اشاره کرد) گفت دیگه حل نمیشه....!!

 گفتم : خدا بزرگه ... و اونم زد زیر گریه...:(

 حس میکردم داره به بچه اش فکر میکنه  ؛یعنی هیچ چیزی جز بچه نمیتونه یه مرد ریش سفیدُ اونجور به درد بیاره...

 دلم خیلی گرفت...زیر بارون از خود خدا خواستم که به احترام ریش سفیدش ،مشکلشو حل کنه....

 

خدمتگزارِ محترم ملت (!) به جای فکر کردن به آینده ی مالی ِ مادام العمر خودت ! به فکر ِ الان ِ این مرد و هم دردانش باش!!!! 

+ براش دعا کنیدبچه ها :(




نوشته شده در چهارشنبه 90/9/2ساعت 7:51 عصر توسط ماهی قرمز نظرات ( ) |


Design By : Pichak